دیشب در بازی نیمه نهایی جام باشگاه های اروپا تیم چلسی توانست در خانه ی بارسلون به نتیجه ی مساوی 2 - 2 برسد در مجموع این بازی 3 - 2 به صود تیم چلسی به پایان رسید.گل های چلسی را رامیرس و فرناندو تورس و گل های بارسا رو بوسکتس و اینیستا به ثمر رساندند
نشریه گاتزتا دلو اسپورت در تازه ترین گزارش خود به موضوع احتمال بازگشت آلبرتو آکوئیلانی به لیورپول پرداخته است.این نشریه ایتالیایی ادعا کرده است که میلانی ها قصد ندارند تا در انتهای فصل قرارداد این بازیکن را بر اساس بند موجود در قراردادش، به صورت دائمی به خدمت بگیرند.
این درحالی است که این ملی پوش ایتالیایی با امیدهای فراوان در یک انتقال قرضی، پس از فصلی نا موفق در یوونتوس از لیورپول به میلان پیوست.بر اساس بند درج شده در قرارداد آکوئیلانی این بازیکن باید حداقل 25 بازی داخلی(سری آ) را بازی کرده باشد تا قراردادش به صورت خودکار دائمی شود و سران روسونری بدون هیچ قید و شرطی او را با پرداخت مبلغ 6 میلیون یورو بخدمت بگیرند.
اما او که سابقه بازی در رم,یوونتوس و لیورپول را نیز درکارنامه اش می بیند، در این فصل تنها 21 بازی برای روسونری انجام داده است و از سوی دیگر تنها 5 هفته به پایان سری آ ا یتالیا باقی مانده است.
در انتهای این گزارش ذکر شده است که این ملی پوش ایتالیایی که درطول این فصل تنها 1 گل برای روسونری به ثمر رسانده ، در انتهای رقابتهای این فصل به لیورپول انگلیس بازخواهد گشت.
روی هاجسون در بازگشت به آنفیلد توانست تیم سابقش را شکست دهد. هاجسون که در لیورپول دوران بسیار ناموفقی داشت شکست دوازدهم لیورپول را رقم زد.
لیورپول در طول بازی فشار بسیاری روی دروازه حریف آورد اما گل پیتر اودموینگی در دقیقه 75 نتیجه دیدار را رقم زد. گلن جانسن توپ را از یوسف مولومبو گرفت، اما دوباره آن را با اشتباه به خود او برگرداند و این ملیپوش کنگویی توپ را به اودموینگی سپرد و او هم گل برتری را زد.
وست بروم کمی بعد باز هم توپ را به دروازه حریف رساند اما داور به دلیل خطای پل شارنر روی پهپه رینا این گل را مردود اعلام کرد.
تیم میهمان با 45 امتیاز به رده دهم صعود کرد و لیورپول 46 امتیازی هم هشتم است؛ یک پله پایینتر از اورتون همشهری.
باشگاه چلسی به سبب رفتار برخی از هواداران این تیم در جریان یک دقیقه سکوت در بازی نیمه نهایی جام اتحادیه برای گرامیداشت یاد کشته شدگان حادثه هیلز بورو عذرخواهی کرد. برخی از هواداران تیم چلسی در جریان ادای احترام و یک دقیقه سکوت در ومبلی شروع به سرو صدا کردند.
در بیانیه باشگاه چلسی آمده است: « باشگاه فوتبال چلسی از رفتار شمار کمی از هواداران که با عدم رعایت یک دقیقه سکوت قبل از آغاز بازی سبب شرمساری این باشگاه شده اند ، ناامید شده است.
» این بیانیه می افزاید: « باشگاه چلسی معتقد است باید در این گونه مراسم ادای احترام رعایت شود و امروز ما به همه آنهایی که در حادثه هیلزبورو در بیست و سه سال پیش کشته شده اند ادای احترام می کنیم.
این باشگاه با مقامات ومبلی و جام اتحادیه برای شناسایی عاملان این بی احترامی همکاری می کند و اگر این افراد شناسایی شوند با شدت هرچه تمامتر با آنها برخورد می کنیم.» در دیگر بازی مرحله نیمه نهایی جام اتحادیه بین لیورپول و اورتون هواداران این دو تیم نیز یک دقیقه سکوت کردند. به گزارش خبرگزاری رویترز از لندن، در سال هزار و نهصد و هشتاد و نه و در جریان بازی تیم لیورپول مقابل ناتینگهام فارست در مرحله نیمه نهایی جام اتحادیه، نود و شش تن از هواداران لیورپول کشته شدند.
آخرین بازی لیورپول مقابل چلسی 2-1 به صود تیم لیورپول به پایان رسید گل دقایق آخر گلن جانسون بازی را 2-1 کرد تا شادی به جمع قرمز ها بیاید.
این بازی که در هفته ی سیزدهم برگزار شد لیورپول توانست در استمفورد بریج میزبان خود چلسی را دو بر یک مغلو کند.در این بازی که تورس و مرلس دو بازیکن سابق لیورپول از اول برای چلسی بازی میکردند.در دقیقه 34 بازی مکسی رودریگس روی کار تیمی لیورپول و حرکت لوئیس سوارس در محوطه جریمه صاحب توپ شد و آن را به تور دروازه پتر چک چسباند.
نیمه نخست بازی با برتری لیورپول به پایان رسید. اما در نیمه دوم چلسی تلاش زیادی برای به تساوی کشاندن بازی انجام داد و در نهایت روی حرکت فلورن مالودا و پاس در عرض او در محوطه جریمه دنیل استاریج توپ را درون دروازه لیورپول قرار داد تا بازی به تساوی کشیده شود.
اما این پایان کار نبود و گلن جانسون مدافع پیش تاخته لیورپول در حالی که سه دقیقه به پایان بازی باقی مانده بود روی ارسال درک کویت گل دوم قرمزها را به ثمر رساند و حکم دومین شکست خانگی پیاپی چلسی را امضا کرد. در 9 سال اخیر چلسی هیچگاه در دو بازی خانگی پیاپی شکست نخورده بود.
خيليها مطمئن هستند موراتي بعد از چندين و چند انتصاب غلط كه هرگز نتوانست باعث پرشدن جاي خالي خوزه مورينيو پرتغالي و بسيار موفق در جوزپه مهآتزا شود، سرانجام در اقدامي عقلاييتر در پايان فصل مربي شاخصي چون مارچلو بييلساي آرژانتيني را كه باعث اوجگيري تيم ملي شيلي در سالهاي 2007 تا 2010 شد و اينك اتلتيك بيلبائو را به بهترين شكل رهبري ميكند به هدايت تيم خود خواهد گماشت، اما موراتي از تاييد رسمي اين خبر ابا دارد تا مبادا باعث تضعيف روحيه استراماچيوني شود و حتي صحبت از ابقاي او در پايان فصل در صورت كسب نتايجي خوب ميكند.
موراتي ميگويد: «اين مساله كاملا مشخص است كه استراماچيوني آدمي پراستعداد است و در نتيجه ميتوان با او به سمت پروژههاي تازهتر و مدرنتر رفت. من هميشه بييلسا را تحسين كرده و از پپ گوارديولا (سرمربي بارسلونا) نيز به نيكي ياد كردهام، اما اگر ما در اين زمينه از داشتههاي خود راضي باشيم و يك مربي متعلق به باشگاه خودمان جواب بدهد و موفق باشد طبعا دليلي نميبينيم كه به يك خارجي و به فردي بيرون از جمع اينتريها روي بياوريم.»
عمرهاي كوتاه
با اين حال استراماچيوني پنجمين مربي اينتر از زمان كوچ «آقاي خاص» پرتغالي و سومين هدايتگر اين تيم در همين فصل به حساب ميآيد.
در اين مدت رافا بنيتس اسپانيايي، لئوناردو برزيلي و جان پيهرو كاسپريني و كلوديو رانيهري ايتاليايي آمده و رفتهاند و حالا نوبت استراماچيوني ناشناس است كه بدون هيچ تجربهاي در اين سطح بالا از فوتبال اروپا، بختآزمايي كند.
انتخابهاي نادرست و زمان ناشناسي موراتي سبب شده كه مربياي مثل گاسپريني كه با موفقيت قابل توجهي از جنووا به اينتر كوچ كرده بود، در اين تيم فقط پنج هفته دوام بياورد و حداكثر عمر مربيان اينتر در اين دو فصل كمتر از شش ماه بوده است.
با اين وجود استراماچيوني از انتصابش به سرمربيگري اينتر چنان شوكه و خوشحال است كه حتي اين حضور موقتي در مهآتزا را توفيقي بزرگ براي خود مينامد.
استراماچيوني كه اينتر را زماني از رانيهري تحويل گرفت كه 22 امتياز از همشهرياش و صدرنشين مسابقات «سري A» باشگاههاي ايتاليا (آث.ميلان) عقب افتاده بود، در نخستين بازي خود تحت سمت و پست تازهاش روز يكشنبه 13 فروردين در مسابقهاي عجيب و غريب اينتر به پيروزي 4-5 بر جنووا رهنمون شد.
او ميگويد: «براي من انتخابشدن به عنوان سرمربي تيم بزرگسالان و اصلي اينتر مثل يك رويا ميماند و واقعا انتظارش را نداشتم، ولي حالا كه موراتي اين لطف را به من كرده، نهايت كوشش خود را به كار ميگيرم تا اين تيم بدرخشد و جواب اعتماد وي را به خودم بدهم. من تجربه و پيشينهاي در اين سطح ندارم و اين را خودم نيز به خوبي ميدانم، اما بايد بازي به بازي پيش برويم و ببينيم چه ميشود. طي اين مدت روي شرايط جديد كاريام بسيار فكر كرده و درصدد پيداكردن راههاي ارتقاي تيم بودهام. من ميتوانم تمامي طرحهايي را كه براي اين مهم در ذهن دارم به بازيكنان اينتر انتقال بدهم و اجراي آنها را شروع كنم، اما ابتدا بايد تمامي خصوصيات بازي كنوني اينتر را بررسي كنم و يك تصميمگيري عقلايي داشته باشم. من اين را ميدانم كه اينتر ذاتا و به خودي خود بسيار قوي است و فقط برخي مسائل دست و پاگير از رسيدن اين تيم بحقش در اين فصل جلوگيري كرده است و من بايد آن موانع را رفع كنم. در همه حال گمان نميكنم آنچه كمبود سابقه من در اين سطح ناميده ميشود ما را از پاي درآورد و برعكس كار من و نتايج آن در اينتر طي ماههاي اخير نشانگر تواناييهاي من است. من از هيچ چيز نميترسم و برعكس براي هر موقعيت دشواري آمادهام».
خيليها معتقدند استراماچيوني چون سابقه كاركردن با كلكسيوني از ستارههاي بينالمللي را ندارد و پيشتر فقط با مشتي جوان در تيمهاي پايه اينتر سر و كله ميزده، براي پست فعلياش گزينه مناسبي نيست و دير يا زود از صحنه خارج خواهد شد. خود او نيز تفاوتهاي عظيم بين شرايط فعلي كارش را با آنچه در گذشته بود، منكر نيست.
درست است كه بعد از نتايج ضعيف ماههاي اخير اينترميلان، ماسيمو موراتي مالك معروف اين باشگاه عملا چارهاي جز بركناري كلوديو رانيهري، مربي سرشناس اما ناموفق اين تيم نداشت، اما همانطور كه انتصاب رانيهري به اين عنوان در اوايل مهر 90 بعد از ناكامي وي در يوونتوس و پيشينه نهچندان درخشان وي در بيش از 10 باشگاه تحت هدايتش امري عجيب مينمود و موراتي قانونا نبايد به آن دست ميزد، رويكرد به استراماچيوني هم كه پيش از اين فقط مربي تيمهاي پايه و جوانان اينتر و تنها افتخارش رساندن اينتر به عنوان قهرماني پيكارهاي بينالمللي جوانان Nextgen در لندن در زمستان سال پيش بوده، اسباب حيرت ناظران شده و حتي از اقدام نخست نيز عجيبتر بوده است.
همیشه استارت هرچیزی حتی اگر بدانی چه میخواهی بگویی سخت است . اما اینگونه آغاز میکنم که همه ی ما از جایی هوادار این تیم شدیم ، از جایی که نه شنکلی را میشناختیم و نه میدانستیم بندر نشینانان پیش تر 4 بار بر قله ی فوتبال اروپا ایستاده اند . بزرگ شدیم و هواداری ها کردیم و تاریخ باشگاه را از بر شدیم و با دیدن صحنه های قهرمانی ها خود را در آن لحظات تصور کردیم که ای کاش در آن عصر میزیستیم اما حکایت برخی ، حکایت رضا شاه است که دلیل پیشرفت غرب را خوردن قهوه میدانست ! نیک که بنگریم میبینیم باشگاهی مانند لیورپول که از ابتدای خلقت برای قهرمانی تلاش میکرد و حتی در دوره هایی که در دوره ی اوفول قرار داشت نیز هیچکاه از نعمت داشتن هواداران پرشورش بی بهره نبود . چنین باشگاهی میتوانست با هر فصل بد نتیجه گرفتن با تعویض مربی چیزهای زیادی را تغییر دهد . اما بیاید به این موضوع فکر کنیم که چه چیزی باعث میشود چنین باشگاهی در طی 120 سال تنها 19 سرمربی داشته است . با احتساب رونی موران که تنها 10 مسابقه به طور موقت مربی باشگاه بود و با احتساب دو نفر برای برکلی و مک کنا که 4 سال اول تاریخ باشگاه را مشترکا سرمربی باشگاه سپری کردند . وقتی در میابیم بهترین دوره ی باشگاه بین سالهای 60 و 90 که باشگاه 41 جام به دست آورد یا بهتر بگویم چیزی حدود 70% جام های باشگاه به دست آمد درمیابیم تنها 4 نفر با فلسفه ای مشابه سکان دار هدایت باشگاه بودند .
15 سال در تاریخ پیش میرویم تا به حضور بنیتس میرسیم . با توجه به همه ی انتقاداتی که از خریدهای کنی میشود ، خریدهای بنیتس را مورد نقد قرار میدهیم . قصد مقایسه ی نفر به نفر و مقایسه ی آماری و قدرت خرید و خریدهای ناکام را ندارم . بیاید خیلی ساده در مورد همه ی خریدهای موفق بنیتس نظر بدهیم . بنیتس خریدهای بسیار زیادی انجام داد اما از این بین و در طول مدت 6 سال و 12 پنجره ی نقل و انتقالی از نظر بنده 8 بازیکن بودند که در فصل نخست موفق عمل کردند . ژابی آلونسو ، لوئیس گارسیا ، په په رینا ، کریگ بلیمی ، جرمین پنانت ، فرناندو تورس ، تا حدودی آلبرت ریرا و گلن جانسون . از خریدهای موفق دیگر بنیتس که در فصل اول موفق نبودند میتوان از لوکاس لیوا ، درک کویت ، مارتین اسکرتل ، دنی اگر ، خاویر ماسکرانو و مکسی رودریگوئز نام برد . کار به جایی رسیده بود که لوکاس و کویت دو تن از محبوب ترین های تیم فعلی در آنفیلد هو شده بودند . کنی هم در 3 پنجره ی نقل و انتقالی 9 بازیکن خرید که کسی نمیتوان منکر آن شود که سوارز ، انریکه و بلیمی از بدو ورود موفق عمل کرده اند . کسی از آینده خبر ندارد و در حال حاضر نمیتوان گفت که سایر خریدهای کنی در دراز مدت جواب خواهند داد یا نه ولی حداقل به جواب دادن نیمی از آنها میتوان مطمئن بود .